بازشناسی مفهوم قدرت در اندیشۀ فوکو
Authors
abstract
هدف اصلی مقالۀ حاضر بازشناسی نوع نگاه فوکو به مقولۀ قدرت و ماهیت آن است. او از آبشخورهای فکری اندیشمندانی چون هایدگر، فروید، مارکس، و به خصوص نیچه بیش ترین تأثیر را پذیرفته است. فوکو با بدیل روش شناختی خود در قالب روش های دیرینه شناسی و تبارشناسی و با مفاهیمی مانند گفتمان و اپیستمه، که بیش از همه محصول فکری خود اوست، تأثیری پردامنه در اغلب قلمروهای اندیشه و اندیشمندان هم دوره و پس از خود بر جای گذاشت. مسئلۀ اصلی در تبارشناسی این است که چگونه انسان ها، با قرارگرفتن در درون شبکه ای از روابط قدرت و دانش، به سوژه و ابژه تبدیل می شوند و روش دیرینه شناسی شیوۀ تحلیل تاریخی نظام های فکری یا گفتار است. وی قدرت را منحصراً در اختیار شخص، گروه، و یا طبقه ای نمی داند که آن را به صورت یک طرفه اعمال کنند. از نظر فوکو، قدرت چنین نیست که در دست حاکمان و در تملک شخصی آنان باشد، بلکه حالت رابطه ای و شبکه ای دارد که مانند سلسله اعصاب در جامعه پخش می شود. قدرت از نظر وی ماهیت نرم افزاری دارد و مشاهده شدنی نیست. به باور فوکو، قدرت لزوماً با ابزار خشونت آمیز اعمال نمی شود بلکه یک سخنرانی، نوار کاست، کتاب، اندیشه، و نظایر آن می توانند منابع قدرت باشند. این نمود از مظاهر قدرت، که در همة سطوح جامعه پخش شده است، اگر به وحدت برسد، چنان نیرویی به وجود می آورد که هیچ ارتشی را یارای مقابله با آن نیست.
similar resources
نسبت رؤیتپذیری با قدرت در اندیشۀ فوکو
«رؤیتپذیری» بهعنوان یکی از مؤلفههای اصلی تحلیلهای فوکو جایگاه ویژهای در اندیشۀ وی دارد. تأکید او بر رؤیتپذیری به عنوان یکی از عوامل اصلی در شکلگیری علوم، و همچنین یکی از تکنولوژیهای قدرت، نشان دهندۀ این اهمیت است. استناد بر توصیفات تجسمی در تحلیلهای فوکو سبب شده است که بسیاری از مفسران وی را فیلسوفی دیداری بدانند، ولی از دیگر سو، افشاگری او درباره جایگاه نگاه در اعمال قدرت، برخی دیگر ر...
full textبازاندیشی در اندیشۀ خواست قدرت؛ روایتی متفاوت از مفهوم قدرت
خواست قدرت (Will to Power) مهمترین مفهوم در اندیشۀ نیچه است. قدرت در رویکرد او در ارتباط با مفاهیمی نظیر اراده، آزادی، تأثیرگذاری و مسئولیت قرار میگیرد. خواست قدرت در این معنا، محور حیات انسان و آثار اوست و جملگی انسانها حتی در منطق و عقلشان از این کشش ناگزیرند. در هر زمان که این کشش به سمت نیرو ناتوان گردد، آثار فروریزش تمدن و فرهنگ و زوال زندگی انسان هویدا میشود. میل به قدرت مهمترین مفهو...
full textبررسی سینمای هتروتوپیایی با رویکردی به مفهوم گفتمان قدرت فوکو
میشل فوکو، فیلسوفی است که بر پایه تحلیل گفتمانی به واکاوی مناسبات قدرت پرداخته است و از آنجا که طرح هر ایده نظری از جانب او، در نهایت، در جهت تبیین نظریه گفتمان قدرت است، ارائه مفهوم هتروتوپیا (دگرمکان) نیز تأییدی است بر اندیشههای پیشین او در این باب؛ به طوری که از طریق تشریح جایگاه مکان در حیطه جغرافیای بشری به بررسی دوباره سازوکارهای کارکردی قدرت میپردازد. به زعم فوکو، هتروتوپیاها پادمکا...
full textبازاندیشی در اندیشۀ خواست قدرت؛ روایتی متفاوت از مفهوم قدرت
خواست قدرت (will to power) مهم ترین مفهوم در اندیشۀ نیچه است. قدرت در رویکرد او در ارتباط با مفاهیمی نظیر اراده، آزادی، تأثیرگذاری و مسئولیت قرار میگیرد. خواست قدرت در این معنا، محور حیات انسان و آثار اوست و جملگی انسان ها حتی در منطق و عقلشان از این کشش ناگزیرند. در هر زمان که این کشش به سمت نیرو ناتوان گردد، آثار فروریزش تمدن و فرهنگ و زوال زندگی انسان هویدا می شود. میل به قدرت مهم ترین مفهو...
full textمفهوم قدرت در اندیشه میشل فوکو
میشل فوکو(michel foucault)، متفکر معاصر فرانسوی در حوزه های گوناگون فلسفه و علوم اجتماعی چهره ای شناختهشده و مطرح می باشد. حرکت فکری او و چشم اندازی که وی به روی علوم انسانی گشوده است، تحول شگرفی را در مبانی این علوم موجب شده است تا حدی که او را ویرانگر علوم انسانی به معنای متعارف و متداول آن دانسته اند. یکی از حوزه های اساسی اندیشه ی فوکو و حتی به تعبیر برخی مفسرین، مهمترین دستاورد نظری ا...
15 صفحه اولMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
غرب شناسی بنیادیPublisher: پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
ISSN 2383-0581
volume 3
issue 2 2013
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023